ما مدعی هستیم منتظر امام زمان(عج)ایم... اما کی؟ چگونه؟
ما انسانها معمولا این طور هستیم که در مواقع عادی که مشکلی نداریم، قرض و گرفتاری و مرض و فقر و بلا و مصیبتی نداریم، در راحتی و ثروت و سلامتی و نعمت هستیم، کمتر نیازی به رفتن به در خانه خدا و ولی خدا در خود حس میکنیم. اسباب روزمره ظاهری را کار راه انداز میدانیم و به آنها دلگرمیم.
برای رفع گرسنگی غذا هست، برای رفع خستگی خواب هست و پول و حقوق و درآمد برای تأمین نیازهای زندگی؛ دیگر سوزش و دردی از ناحیه نیازها حس نمیکنیم، مگر وقتی که یکی از اسباب ظاهری از کار بیافتد و اوضاع غیرعادی شود.
به هر حال یکی از علل و اسباب اضطرار به ولی خدا، نیازها و احتیاجات دنیاست. البته اشکالی هم ندارد که برای همین امور درِ خانه او برویم. در روایات هم آمده است: همه چیز حتی نمک طعام و بند کفشان را هم از ما بخواهید. بلکه به این بهانهها در خانهشان برویم تا کمکم طالب خودشان شویم.
برادران یوسف هم وقتی در خانه یوسف رفتند تنها از یوسف خواستند که پیمانهشان را پر کند، حضرت یوسف هم آنها را رد نکرد.
کارخانه آدم سازی
اما ما نباید شأن امام معصوم و حجت بزرگ الهی را در حد یک مشکلگشا و کار راه انداز گرفتاریها و به عنوان وسیلهای برای شفای بیماران، ادای قرضها و رفع گرفتاریها بدانیم و بس، آنها برای آدم درست کردن آمدهاند.
آمده اند امثال سلمان و ابوذر درست کنند. سلمانی که اگر یک روز دیر در خانه اهلبیت علیهمالسلام میرفت، گله میکردند و میفرمودند: سلمان ما دلمان تنگ میشود، چرا اینقدر دیر میایی؟
این مقامات را بایداز ولی خدا درخواست کرد، باید تحت ولایت او بود و تسلیم او شد تا این مقام نائل آید.
انتظار بدین سبب است ...
محبت خدا، سبب اضطرار به حجت خدا میشود.
کسی که همّ و غمش رسیدن به خدا و کسب رضای اوست، غم دنیا و آخرت ندارد و فقط عشق خدا را میجوید. در واقع دردمندی و عشق الهی او را مضطر به ولی حق خواهد کرد.
کسانی هستند که کارهایشان را به عشق خدا و اهلبیت علیهمالسلام انجام میدهند و همین که خدا راضی باشد برای آنها کافی است. همین که لبخندی بر لب امام زمان علیهالسلام بیاید کافی است. در بند حاجتی نیستند.
این طور نیست که حالا چهل شب مسجد جمکران رفته باشد، دیگر توقع دیدن امام زمان(عج) را داشته و طلبکار شده باشد و گویی هزینه دیدن حضرت را همین قدر بداند، یا چهار قطره اشک ریخته و نماز شب خوانده، توقع مکاشفه و خواب و نزول ملائکه و مستجابالدعوه شدن را داشته باشد. خیر اصلا خجالت میکشد به رخ بکشد که من چه کار کردهام.[1]
هر آنچه از سرمایهها دارند، میدهند ولی باز دلشان ترسان است.
اگر کسی درد خدا داشته باشد، درد و اضطرار به حجت خدا را هم خواهد داشت. چون تنها راه رسیدن به خدا اوست. همه نیازهایی که خداوند در ما گذاشته است، چه نیازهای مادی و چه معنوی، همه برای همین است که به این نیاز و درد برسیم تا به او مضطر شویم و سر تسلیم فرود آوریم.
این طور نیست که خداوند در ما نیازهای مادی گذاشته باشد برای اینکه به دنبال دنیا برویم. هدف از همه نیازها رسیدن به خدا و بندگی اوست. خدا عالم و آدم را برای همین هدف و متناسب با آنان خلق کرده است.
هیچ وقت درون ما دو دسته نیاز نگذاشته و به دو هدف و مقصود نکشانده که مثلا نیازهای مادی ما را به دنیا سوق دهد و با رسیدن به آنها و تأمین این نیازها لذتهای نفسانی و مادی ببریم و با تأمین نیازهای معنوی و ارضای آنها به لذتهای معنوی برسیم. همه نیازها برای این است که نیاز اصلی خودمان به خدا را حس کنیم و به او مضطر شویم.[2]
ای مردم، شما به خدا نیازمندید و خداست که بینیاز و ستوده است.
حال اگر کسی فهمید که همه این نیازهای مادی و معنوی برای این است که مقابل او خاضع شویم و غرور و استکبار را کنار بگذاریم و دردمندانه به دنبال او باشیم، آن وقت مضطر به حجت خدا که تنها طریق قرب و تنها راه معرفت به اوست هم خواهد شد.
«تنها به واسطه ماست که خدا بندگی میشود و اگر ما نبودیم خداوند بندگی نمیشد و تنها به واسطه ماست که خداوند شناخته میشود و اگر ما نبودیم خداوند شناخته نمیشد.» [3]
------------------------------------------
1. سوره مومنون آیه 60
2. سوره فاطر، آیه 15
3. بحارالانوار،ج26، ص260
حجتالاسلاموالمسلمین عالی | صوت نوشت| امان 61